- شب دخت (دخترانه)
- دختر شب
معنی شب دخت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آبی که بعد از طعام برای شستشوی دست و دهان به کار رود
پرنسس
شاهدخت: چرا باید مهتران این چنین سخن گویند که شاه دختر کرا خواهد و کرا خواهد دادن
بشقابی که میان آن گود نباشد
شاه دختر، دختر شاه، شاهزاده خانم
آبی که با آن دست وروی خود را بشویند، برای مثال هم خلال از طوبی و هم آبدست از سلسبیل / بلکه دست آب همه تسکین رضوان آمده (خاقانی - ۳۶۹) ، وضو، شستشو پس از قضای حاجت، طهارت، مستراح، چابک و ماهر و استاد در کار
آبی که مواد معدنی در آن بسیار باشد و صابون در آن خوب کف نکند
قسمی بشقاب فلزی یا چینی که گودی آن کماست
((دَ))
فرهنگ فارسی معین
آبی که پیش از خوردن غذا و پس از آن برای شستن دست و دهان به کار می بردند، وضو
به آب دست خرج دادن: کنایه از مایه گذاشتن
به آب دست خرج دادن: کنایه از مایه گذاشتن
ستاره زهره ناهید
زهره، دومین سیارۀ منظومۀ شمسی که قدما آنرا سعد می دانستند و به خنیاگری نسبت می دادند، ناهید، ونوس، بغدخت، بیلفت، خنیاگر فلک، مطربۀ فلک
زهره، دومین سیارۀ منظومۀ شمسی که قدما آنرا سعد می دانستند و به خنیاگری نسبت می دادند، ناهید، ونوس، بیدخت، بیلفت، خنیاگر فلک، مطربۀ فلک